یه روز تعطیل
سلام پسر گلم.اینروزها نمیدونم چرا حوصله نت و ندارم.
چهارشنبه یه سر رفتیم خونه مامان جون اینا.خیلی خوشحالی کردی.موقع برگشتن هر کاری کردم نمیخواستی بیای خونه. خلاصه تا فهمیدی مامان میخواد گریه کنه اومدی.
امروز روز میلاد پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) است.این عید مبارک.به تو و تمام دوستای گلت.
رفتیم خرید کیف و لباس واسه مامان.تو هم که یا بدمن میخواستی یا شمشیر و یا هواپیما.که خلاصه به شمشیر کوچیک رضایت دادی وبعدم تا مرد عنکبوتی کوچیک و دیدی خواستی.
.به قول بابا عادت کردی که هر وقت رفتی بیرون یه چیزی بخوای.خب از بس ماشینات و خراب کردی .منم میخوام از سرت بندازم که عادت بد نکنی.
الانم که داری با داداشت بازی میکنی ..........امروزم که کلی کارتون داده و تو هم هی این کانال اون کانال کردی.فدای گل پسرام.ماشالله مامانم.
یه سایت زیبایی هست که انواع و اقسام بازی ها رو توش گذاشتند اونی که مناسب سنت باشه رو پیدا میکنم و.هر وقت که کار نداشته باشم و حوصله کنم از این بازی ها باهات بازی میکنم.داداشتم دوست داره.